اشعار آیینی خیمه...

مگه میشه تو حرم نشست و گریه نکرد

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 9 مهر 1398

مگه میشه تو حرم نشست و گریه نکرد

متن شعر

مگه میشه تو حرم نشست و گریه نکرد

***

مگه میشه تو حرم نشست و گریه نکرد
زیر سایه ی علم نشست و گریه نکرد
.
مگه میشه رو به روی گنبد گریه نکرد
مگه میشه تا که اسمت اومد گریه نکرد
.
ان کنت باکیاَ فابکِ علی الحسین
.
مگه میشه کربلاتو دید و گریه نکرد
مگه میشه اسمتو شنید و گریه نکرد
.
مگه میشه دل به تو سپرد و گریه نکرد
با لبای تشنه آب خورد و گریه نکرد
.
مگه میشه بود به زیر دِین و گریه نکرد
مگه میشه گفت حسین حسین و گریه نکرد
.
مگه میشه رفت به کربلات و گریه نکرد
مگه میشه سینه زد برا تو گریه نکرد
.
مگه میشه بی تو زنده موند و گریه نکرد
مگه میشه مقتلت رو خوند و گریه نکرد
.
مگه میشه نوکر تو بود و گریه نکرد
بی قرار خواهر تو بود و گریه نکرد
.
مگه میشه محرم هر سال گریه نکرد
مگه میشه که برای گودال گریه نکرد
.
مگه میشه پا به پای زینب گریه نکرد
برا تن زیر سم مرکب گریه نکرد
.
ان کنت باکیاَ فابکِ علی الحسین
.
.
.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *