اشعار آیینی خیمه...

^ نور تو با نور خدا فرقی ندارد

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 21 آذر 1396

^ نور تو با نور خدا فرقی ندارد

متن شعر

نور تو با نور خدا فرقی ندارد
نزد خدا او با شما فرقی ندارد

.
وقتی که صحبت از حسن باشد چه زیباست
پس عسکری با مجتبی فرقی ندارد

.
تا ” کُلُّهم نور ” است وصف آل احمد
” یا مرتضی” ، ” یا مصطفی” فرقی ندارد

.
ما جود می جوئیم و تو جود تمامی
اینجا اجابت با دعا فرقی ندارد

.
اصلا مهم این نیست که ما با تو باشیم
دنیا و عقبی نزد ما فرقی ندارد

.
مادر برایش نذر کرده جان خود را
او با شهید کربلا فرقی ندارد

.
” ام الحسن ” اینجا دگر ” اُمِ وَلَد” بود
کی گفته با خیرالنسا فرقی ندارد

.
دل ، شادِ میلادِ اباالمهدی است اما
با هم سُرور هل اتا فرقی ندارد

.
گنجینه ای و نزد تو کنز المعالی است
یعنی که فرزند حسن مولی الموالی است

.

آقا نفس های تو ما را هم عوض کرد
طعم قدم هایت فضا را هم عوض کرد

.
زیبایی نامت بهاری دیگر آورد
حالات تو حال دعا را هم عوض کرد

.
ای نور هستی آفرین ، عیدت مبارک
میلاد تو حال و هوا را هم عوض کرد

.
آری نفس های تو اِحیاءُ القلوب است
انفاس تو ارض و سما را هم عوض کرد

.
تا دیده وا کردی ، نگاهِ رحمت تو
سبک عنایات خدا را هم عوض کرد

.
مشمول عفوت شد گناهان خلایق
تقدیر تو دست قضا را هم عوض کرد

.
مثل علی ها و محمد های دیگر
نام حسن روزیِ ما را هم عوض کرد

.
رزق حسینی ها ز دستان تو بارد
آقایی تو این گدا را هم عوض کرد

.
گنجینه ای و نزد تو کنز المعالی است
یعنی که فرزند حسن مولی الموالی است

.

در فطرت من جایگاهت بی بدیل است
شأن و مقام و منزلت با تو اصیل است

.
مرده است آن دل که تو را از دست داده
” یا محیی ” از اسماء تو پور خلیل است

.
ما رعیت کوی شما هستیم اما
یک عالمی را رعیت کویت کفیل است

.
حاجات خیل انبیا دست تو آقاست
در پیشِ نازِ تو نیاز ما قلیل است

.
کو آن که محتاج نگاه تو نباشد
یک بال از اوج نگاهت جبرئیل است

.
مارا ولای حضرتت آب حیات است
یک چشمه از آب حیاتت سلسبیل است

.
مدح تو از عبد تو کی آید اماما
مداح اوصاف شما رب جلیل است

.
هر کس که با آل محمد در بیفتد
پس سرنوشتش همچنان اصحاب فیل است

.
گنجینه ای و نزد تو کنز المعالی است
یعنی که فرزند حسن مولی الموالی است

.

تو پرتو نور جمیع اوصیایی
یعنی تو در عالم امید اولیایی

.
تو دیده وا کردی که زهرا جان بگیرد
زیرا که نور دیده ی خیرالنسایی

.
برق نگاه نیّر اعظم تویی تو
سبط رسول اکرمی ، ابن الرضایی

حیدر به تو می نازد ای فخر دو عالم
هر چند بر غم های عالم مبتلایی

.
مانند جَدّت مجتبی بی یار ماندی
مانند زینب ، رازدار کربلایی

.
از کودکی آوارگی را لمس کردی
از کودکی با ظلمِ دشمن آشنایی

.
تن داده ای بر حصر و تبعیدت که کم کم
اصحاب خو گیرند با ” آقا کجایی “

.
مأمور حفظ جان جانان جهانی
یعنی که ارحام مطهر را سزایی

.
گنجینه ای و نزد تو کنز المعالی است
یعنی که فرزند حسن مولی الموالی است

.

ای دل بخوان نام امام عسکری را
تقدیم کن اینک سلام عسکری را

.
مستی مکن هوشیار باید دم زد از او
کو دل که بشناسد مقام عسکری را

.
دشمن دقیقا در هدف زد نام او را
تبلیغ باید کرد نام عسکری را

.
باید مقیم کوی رفتار حسن شد
باید که تابع شد مرام عسکری را

.
باید که دستی تا ضریح معرفت بُرد
تا شیعه بشناسد قیام عسکری را

.
حفظ حریمش کمتر از حفظ حرم نیست
باید که بشناسی حرام عسکری را

.
آری خوشا آنان که در حفظ حریمش
مستانه نوشیدند جام عسکری را

.
گرچه غریبانه ، ولی شیعه در عالم
احیا کند با خون ، کلام عسکری را

.
گنجینه ای و نزد تو کنز المعالی است
یعنی که فرزند حسن مولی الموالی است

.

.

.

حاج محمود ژولیده

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *