اشعار آیینی خیمه...

^ وقتی بیانجامد به وصل یار مقصد دیدنی ست

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 24 آبان 1398

^ وقتی بیانجامد به وصل یار مقصد دیدنی ست

متن شعر

وقتی بیانجامد به وصل یار مقصد دیدنی ست

***

وقتی بیانجامد به وصل یار مقصد دیدنی ست
در محضر محبوب دیدار مجدّد دیدنی ست

.
هر شب تمام عرشیان او را زیارت می کنند
هفت آسمان حور و ملک در رفت و آمد دیدنی ست

.
در جسم و جان او خدا بهتر مجسّم می شود
در او تجلّی صفات حیّ سرمد دیدنی ست

.
با حسن روی یوسفی از یوسفان فاطمه
خال سیاه ابروی خم زلف مجعّد دیدنی ست

.
با مطلع الفجر رخش جبرییل حیرت می کند
بس که ظهور صادق آل محمد دیدنی ست

.
هر کس که از ذرّیه ی زهراست آقای من است
تنها به زیر پای این اولاد مسند دیدنی ست

.
با چشم دل باید مزار ساده اش را بنگریم
قطعا بقیع خاکی اش مانند مشهد دیدنی ست

.
فردا که ایوان و شبستان و رواقی ساختیم
طوف کبوترهای عاشق دور گنبد دیدنی ست

.

قصد زیارت می کنیم از دور قطعا زائریم
از عاشقان بی قرار صادق بن باقریم

.

خورشید دارد ارتزاق از فیض نور خانه اش
موسا اقامت کرده در وادی طور خانه اش

.
پیر و مراد انبیاست سرچشمه ی آب بقاست
خضر نبی نوشیده از جام طهور خانه اش

.
اهل زمین شایسته ی خدمت به او هم نیستند
بر عهده ی کرّوبیان باشد امور خانه اش

.
از برکت اعجازش ابراهیم بیرون می زند
با شوق هر کس پا گذارد در تنور خانه اش

.
جای غرور افتادگی جای تجمّل سادگی
شب تا سحر می بارد از سقف نمور خانه اش

.
طیّ طریقم بی گمان آغاز معراج من است
نزدیک عرشم می برد این راه دور خانه اش

.
بار سرم را می کشد بر روی شانه شب به شب
خیلی بدهکارم به دیوار صبور خانه اش

.
موسی بن جعفر نه دمش عیسی بن جعفر پرور است
دستم به دامان مسیح نوظهور خانه اش


در مشهد و در کاظمین از عمق جان سر می دهم
اولاد من قربان اولاد ذکور خانه اش

.

آئینه دار پنج تن بر خلق عالم حاکم است
جانم فدایش پنجمین جد امام قائم است

.

عرض ارادت می کنم اما به شکل دیگری
تقدیم حضرت می کنم با جان و دل شعر تری

.
جمع نبوت با امامت می شود کُنه امام
آئین او پیغمبری سیر و سلوکش حیدری

.
در ” ما رایت افقه من جعفر ” نُعمان ببین
حتی ندارد دشمنش از او فقیه بهتری

.
کار کسی جز او نباشد ابن حیان ساختن
از غیر آقا بر نمی آید زُراره پروری

.
از برکت انفاس او کرسی درس خاص او
پیچیده ست آوازه ی فقه و کلام جعفری

.
بر صدق گفتارم شهادت می دهد اِبنِ حَکَم
در گفتگوهایش  نمایان است فتح خیبری

.
ممنون قال الباقر و مدیون قال الصادق اند
از مرجع و از سینه زن تا روضه خوان و منبری

.
دیدند با چشمان خود هم شافعی هم مالکی
شیعه ندارد جز امام صادق خود رهبری

.
باید بگردد هر که در دنیاست کاهل بر نماز
در محشر فردا به دنبال شفیع دیگری

.
شکر خدا دم می زنم از صاحب خود دم به دم
شکر خدا دارم به تن رخت شریف نوکری

.
من با ارادت گفته ام قدر بضاعت گفته ام
ابیات گنگ من کجا اشعار ناب حِمیری ؟

.

مولا قدمگاهش همیشه قبله گاه اولیاست
فرزند او باب الحوائج مغز بادامش رضاست

.

در فطرت ما ریشه دارد مهر پنهانی ما
اسباب خدمت می شود افکار عرفانی ما

.
از ” لَن تَنالوُ البِرّ حَتّی تُنفِقوا ” دریافتیم
باید که الگومان شود احکام قرآنی ما

.
در قحطی انسان و انسان دوستی ای کاش که
چون ریزعلی باشیم و باشد فصل دهقانی ما

.
دل روی دل باید نهاد و شهر را آباد کرد
ویرانی هم میهنان ماست ویرانی ما

.
دفتر به پایان آمده اما حکایت باقی است
مضمون سرازیر است در ابیات پایانی ما

.
از پا در اورده ست داعش را نه تنها تیر و تیغ
او را زمین زد عاقبت نیروی ایمانی ما

.
ریز و درشت دشمن شیعه به خاک افتاده از
سیلی سنگین برادرهای افغانی ما

.
جایی برای عرض اندام سنان و شمر نیست
وقتی قیامت می کند کیسان ایرانی ما

.
بی شک شکار بعدی اش باشد فقط آل سعود
فتح مدینه می کند قاسم سلیمانی ما

.
خاکسترش بر باد داد بر دشمنانش یاد داد
شوخی ندارد با کسی تصمیم طوفانی ما

.
او خار چشم دشمن است فرمانده ای فیل افکن است
پایان گرفت از همتش شب های بحرانی ما

.
چشمش به فرمان ولی دلواپس سید علی
چشم امید حضرت یار خراسانی ما

.
جای شهیدان دفاع از زینبیه خالی است
در هیئت رزمندگان در مرثیه خوانی ما

.

سادات مجلس معذرت آقا به خاک افتاده است
در کوچه مثل مادرش زهرا به خاک افتاده است

.

.

.

علیرضا خاکساری

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *