اشعار آیینی خیمه...

وقتی طبیعت فارغ از قال و مقالم بود

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 6 شهریور 1398

وقتی طبیعت فارغ از قال و مقالم بود

متن شعر

وقتی طبیعت فارغ از قال و مقالم بود

***

وقتی طبیعت فارغ از قال و مقالم بود

بال ملائک در عزایت دستمالم بود

.

پیش از شروع اشک عالم گریه می‌ کردم

یادم نمی‌ آید دقیقاً چند سالم بود

.

من خود درخت روشنی بودم در آن ایام

چندان که این خورشید چون یک سیب کالم بود

.

اندازه ی بال مگس تا گریه‌ ام آمد

دیدم که سیمرغ بهشتی زیر بالم بود

.

چندین هزاران سال پیش از خلقت انگور

باده‌ خوری و مِی‌ کشی جزء کمالم بود

.

من قبل از این عالم تو را در نور می‌ دیدم

لاهوت یا ناسوت ، شاید هم ‌مثالم بود

.

.

.

 شیخ سید رضا جعفری

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *