اشعار آیینی خیمه...

^ پای ماندن داری اما پای رفتن بیشتر

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 3 دی 1401

^ پای ماندن داری اما پای رفتن بیشتر

متن شعر

پای ماندن داری اما پای رفتن بیشتر

****

پای ماندن داری اما پای رفتن بیشتر
یار نه ساله کنارم باش لطفا بیشتر

.
تا که چشمم باشد از نور تو روشن بیشتر
هی نگو شرمنده ام شرمنده ام ! من بیشتر

.

بی اجازه دشمنت در خانه ی ما پا گذاشت
عذر می خواهم‌ اگر این خانه امنیت نداشت

.

ای خوشی من در این دنیا ! در این دنیا بمان
نه برای من برای بچه ها اینجا بمان

.
از مدینه می رویم اصلا فقط با ما بمان
یا بمان و یا بمان و یا بمان و یا بمان

.

التماسم را ندیده هیچ کس !حالا ببین
دیده ای حیدر بیفتد از نفس ؟! حالا ببین

.

بانوی من خانه را آوار کردن خوب نیست
بهر رفتن این همه اصرار کردن خوب نیست

.
چشم ضربه خورده را بیدار کردن خوب نیست
با تن آتش گرفته کار کردن خوب نیست

.

کار کردی فضه را بی تاب کردی فاطمه
تو مرا هم از خجالت آب کردی فاطمه

.

شب به شب یاد گل پرپر نرفت از خاطرم
چادر پا خورده ی کوثر نرفت از خاطرم

.
شعله بالا رفت از معجر نرفت از خاطرم
آتش در رفت و میخ در نرفت از خاطرم

.

چهارچوب خانه از داغ تو هق هق می کند
گر بفهمد روضه را نجّار هم دق می کند

.

از علی بگذر در آن غوغا نشد کاری کنم
قنفذ آمد سوی تو اما نشد کاری کنم

.
با غلافش زد به بازوها نشد کاری کنم
این سه ماهه زخم پهلو را نشد کاری‌ کنم

.

کار حیدر سخت شد با زخم کاری می روی

ای جوانمرگ علی چه زود داری می روی

.

گرچه با طفلان هوای سوختن داریم ما
خاطرت آسوده در خانه حسن داریم ما

.
هم کفن داریم ما هم پیرهن داریم ما
این دم آخر دم سینه زدن داریم ما

.

بی کفن باشد حسین و بی حرم باشد حسن
داد و بیداد از غریبی من طفلان من

.

.

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *