اشعار آیینی خیمه...
چهل روزه پریشونم

چهل روزه پریشونم

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 30 آبان 1402

چهل روزه پریشونم

متن شعر

چهل روزه پریشونم
برا تو روضه می خونم
.
ببین چه بغضی تو صدامه
به روی لب هام السلامه
گریه م می گیره
.
نمی شه باورم عزیزم
رو خاک قبرت آب بریزم
گریه م می گیره
.
اربعینه چه خون دل هایی که خوردم
نمی دونم چرا نمردم
ببخش رقیه تو به همرام نیووردم
.
حسین وآی حسین وآی
.
نبودی تا کجا رفتم
بازار برده ها رفتم
.
اونی که بدترین عذابه
میدونی مجلس شرابه
گریه م می گیره
.
میزد به پیش زینب تو
با خیزرون روی لب تو
گریه م می گیره
.
خوب نگاه کن شده تنم پر کبودی
من و محله ی یهودی
چه حرفایی که شنیدم من تو نبودی
.
حسین وآی حسین وآی
.
الانه که برم از حال
باز اومدم دم گودال
.
یه پیرهنه به روی سینه م
تا قتلگاهتو می بینم
گریه م می گیره
.
همینجا بود که خون به پا شد
سر تو از قفا جدا شد
گریه م می گیره
.
یا اباالفضل چقدر دیدم بی تو من آزار
تو شام و کوفه کوچه بازار
چرا آخه کوچیکه قبرت ای علمدار
.
.
.

آثار دیگر

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *