اشعار آیینی خیمه...

آسمونو دود می بینم

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 4 بهمن 1398

آسمونو دود می بینم

متن شعر

آسمونو دود می بینم

***

آسمونو دود می بینم
یاس کبود می بینم

.
میون نامحرم ها

بود و نبود می بینم

.
چه خبر شده تو کوچه

چه صدایی می پیچه

.
صدای سیلی اومد

تو کوچه غوغا

.
حق علی رو خوردن
با دست بسته بردن

.

مولای عالم
دیگه تنهای تنها

.
وآی از ادل مولا

تو کوجه افتاد
حضرت زهرا

.

ای سینه شکسته مادر

خسته ی خسته مادر

.

گریه کن تنهایِ

دستای بسته مادر

.

قاتل تو شده اشکِ

روی گونه ی حیدر

.

حال و هواتون خانوم

چه عاشقونه ست

.

راه گلوتو بسته

بغض غریب این شهر

.

منشا اشک و گریه ت

آتیش خونه ست

.

وآی یک تنه تنها

سنگ صبوری

برای مولا

.

وآی از ادل مولا

تو کوجه افتاد
حضرت زهرا

.

تو غروب این دلگیری 

میون این درگیری

.

با سینه ی مجروحت 

دنبال حیدر میری

.

فتنه به پا شده اینجا

جلوی چشای زهرا

.

علی بی کس و مظلوم

چقدر غریبه

.

دخترشم تو گودال

با غصه ها می بینه

.

برادر بی یارش 

شیب الخضیبه

.

وآی غریب مادر

تشنه ی بی کس

بریده حنجر

.

وآی از ادل مولا

تو کوجه افتاد
حضرت زهرا

.

.

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *