اشعار آیینی خیمه...

^ از آتش دل سینه ی سوزان گله دارد

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 23 فروردین 1397

^ از آتش دل سینه ی سوزان گله دارد

متن شعر

از آتش دل سینه ی سوزان گله دارد
این زورق بشکسته ز طوفان گله دارد

.

یک بار پرم را به قفس بار نکردند
این صید ز صیاد ، فراوان گله دارد

.

در سینه دلی تنگ مرا مانده و صد غم
این خانه ز بسیاری مهمان گله دارد

.

ریزد شب و روز اشک غم عشق ز چشمم
زین سیل روان گوشه ی دامان گله دارد

.

هر یک دلشان سوخت به مظلومی ام ، از خصم
زنجیر کند شکوه و زندان گله دارد

.

معصومه اگر بر سرم آید نشناسد
وز جانِ به لب آمده ، آن جان گله دارد

.

.

.

استاد حاج علی انسانی

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *