از آسمون ندا رسیده
***
از آسمون ندا رسیده
حسین به کربلا رسیده
.
صدای بال جبرئیله
اومده پیشواز عقیله
.
رسیده تا رو خاک نذاره
پاهاشو خاتون قبیله
جانم عقیله
.
خیلی عقیله بی قراره
آخه چه رسم روزگاره
.
وقتی میخواد بره از اینجا
مَحرَم نداره
.
یه روز میاد دیگه بی احترامه
می بینه که تو کوچه های شامه
دور و بر ناقه ها ازدحامه
.
تو خیمه ها مشکا پر آبند
این چند شبه راحت می خوابند
.
نه بغضی مونده تو گلوشون
نه نیزه داری رو به روشون
.
بچه ها گرم پشتشون به
قامت رعنای عموشون
فدا عموشون
.
اون لحظه رو خدا نیاره
خیمه رو بی عمو بذاره
.
آخه رباب بدون سقا
علی نداره
.
تا باشه هیچ کی بی حیا نمیشه
قامت عمه دیگه تا نمیشه
پای کسی به خیمه وا نمیشه
.
نگاهمه به علقمه کجاست برادرم
ببینه دست به دست داره می گرده معجرم
.
.
.
نظرات