از هر چه هست و نیست دگر بی نیاز شد
***
از هر چه هست و نیست دگر بی نیاز شد
دست کسی که پیش کریمان دراز شد
.
در لطف با گدا ، چه کسی بهتر از حسین ؟
لب تر نکرده ایم در خانه باز شد
حیّ علی الکریم که وقت تصدّق است
یا ایّها العقیق ! رکوع نماز شد
.
آری ، ز سجده بر گل آدم شفا نیافت
فطرس ز خاکبوسی تو پاکباز شد
.
کشتی تو پُر است ز کشتی شکسته گان
این رحمت شماست که دریا نواز شد
.
گفتند گریه پای تو ، معراج می برد
یک قطره اشک بال شد و در فراز شد
.
گفتند مرگ را چو به بازی گرفته بود
با اشتیاق عشق ، تنت زخم باز شد
.
ای نی سوار ، زینب تو چاره ای نداشت
بی تو سوار بر شتر بی جهاز شد …
.
.
.
علی ناظمی
.
نظرات