اشعار آیینی خیمه...

^ از هر چه هست و نیست دگر بی نیاز شد

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 21 آذر 1398

^ از هر چه هست و نیست دگر بی نیاز شد

متن شعر

از هر چه هست و نیست دگر بی نیاز شد

***

از هر چه هست و نیست دگر بی نیاز شد

دست کسی که پیش کریمان دراز شد

.

در لطف با گدا ، چه کسی بهتر از حسین ؟

لب تر نکرده ایم در خانه باز شد

.

حیّ علی الکریم که وقت تصدّق است

یا ایّها العقیق ! رکوع نماز شد

.

آری ، ز سجده بر گل آدم شفا نیافت

فطرس ز خاکبوسی تو پاکباز شد

.

کشتی تو پُر است ز کشتی شکسته گان

این رحمت شماست که دریا نواز شد

.

گفتند گریه پای تو ، معراج می برد

یک قطره اشک بال شد و در فراز شد

.

گفتند مرگ را چو به بازی گرفته بود

با اشتیاق عشق ، تنت زخم باز شد

.

ای نی سوار ، زینب تو چاره ای نداشت

بی تو سوار بر شتر بی جهاز شد …

.

.

.

علی ناظمی

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *