اشعار آیینی خیمه...

^ افتاده دست راست خدایا ز پیکرم

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 28 خرداد 1397

^ افتاده دست راست خدایا ز پیکرم

متن شعر

افتاده دست راست خدایا ز پیکرم

بر دامن حسین رسان دست دیگرم

.

چون دست من لیاقت دامان او نداشت

انداختم به راه ، که بردارد از کرم

.

بى دست من ز دست حسینم گسسته دست

اى دست حق بگیر تو دست برادرم

.

اى دست راست رو به سلامت که تا ابد

این خاطره ودیعه سپارم به خاطرم

.

اى دست چپ ز یارى من بر مدار دست

من در هواى آب به شوق تو مى‌ پرم

.

آبى که آبروى من و اعتبار توست

بر تشنگان اگر نرسد خاک بر سرم

.

آب فرات نیست به مشک ، آبروى اوست

بر پیشگاه آبروى خلق مى‌ برم

.

نى نى نه آبروى فرات و نه آب اوست

خود آبروى ام‌ بنین است ؛ مادرم

.

مردم به حفظ دیده ز هر چیز بگذرند

من بهر آب حاضرم از دیده بگذرم

.

اى دست دامن تو و دست نیاز من

تا همتت به عرصه ی پیکار بنگرم

.

در عمر خویش منتى از کس نبرده‌ ام

اینک به ناز منتت اى دست حاضرم

.

ترسم تو هم ز دست روى ، بى تو مشک را

آخر به دست ناوک دلدوز بسپرم

.

.

.

عبد‌العظیم ذهنی‌ زاده

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *