اشعار آیینی خیمه...

^ این جشن ها برای من آقا نمی شود

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 4 آذر 1397

^ این جشن ها برای من آقا نمی شود

متن شعر

این جشن ها برای من آقا نمی شود

***

این جشن ها برای من آقا نمی شود

شب با چراغ عاریه فردا نمی شود

خورشیدی و نگاه مرا می کنی سفید

می خواستم ببینمت اما نمی شود

شمشیرتان کجاست ؟ بزن گردن مرا

وقتی که کور شد گره ای وا نمی شود

یوسف ! به شهر بی هنران وجه خویش را

عرضه مکن که هیچ تقاضا نمی شود

اینجا همه منند ، منِ بی خیالِ تو

اینجا کسی برای شما ما نمی شود

.

آقا جسارت است ولی زودتر بیا

این کارها به صبر و مدارا نمی شود

.

تا چند فرسخی خودم ایستاده ام

تا مرز یأس ، تا به عدم ، تا نمی شود

.

می پرسم از خودم غزلی گفته ای ولی

با این همه ردیف ، چرا با نمی شود ؟!

.

.

.

شیخ سید رضا جعفری

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *