اشعار آیینی خیمه...

ای عاقبت کار به دست تو نگاهی 

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 15 آذر 1397

ای عاقبت کار به دست تو نگاهی 

متن شعر

ای عاقبت کار به دست تو نگاهی

***

ای عاقبت کار به دست تو نگاهی

این عمر گذشت و نشدم آن که تو خواهی

.

تا ممتثل تو شدنم راه زیاد است
کو طاعت بی چون ز تو ای نور الهی

.

می‌ خواستم ای آقا سپر جان تو باشم
ای وای که خود تیر جفایم به تو گاهی

.

هر بار که تو گفته‌ ای استغفراللّه
بخشید خدا از من بد عهد گناهی

.

چون روز قیام تو همین جمعه بیاید
من نیستم آماده نشانم بده راهی

.

پیوسته تو در حال دعا بر من محتاج
اما به دعای تو منم گاه به گاهی

.

اینجور که من مدعی عشق تو هستم
از تو خبری نیست ؛ به اعمال گواهی

.

تو منتظر لشگر مردان تنوری
من در پی حاجات کنم ناله و آهی

.

من یوسف خود را ته چاهی برهانم
برعکس تو درباره‌ ی من چشم به راهی

.

ای یوسف زهرا به غم یوسف زینب
با روضه‌ ی گودال رسان باز پناهی

.

با یوسف گودال بگو پیرهنت کو ؟
ای بی‌ کفن حضرت زهرا کفنت کو ؟

.

.

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *