ای عاقبت کار به دست تو نگاهی
ای عاقبت کار به دست تو نگاهی
***
ای عاقبت کار به دست تو نگاهی
این عمر گذشت و نشدم آن که تو خواهی
.
تا ممتثل تو شدنم راه زیاد است
کو طاعت بی چون ز تو ای نور الهی
.
می خواستم ای آقا سپر جان تو باشم
ای وای که خود تیر جفایم به تو گاهی
.
هر بار که تو گفته ای استغفراللّه
بخشید خدا از من بد عهد گناهی
.
چون روز قیام تو همین جمعه بیاید
من نیستم آماده نشانم بده راهی
.
پیوسته تو در حال دعا بر من محتاج
اما به دعای تو منم گاه به گاهی
.
اینجور که من مدعی عشق تو هستم
از تو خبری نیست ؛ به اعمال گواهی
.
تو منتظر لشگر مردان تنوری
من در پی حاجات کنم ناله و آهی
.
من یوسف خود را ته چاهی برهانم
برعکس تو درباره ی من چشم به راهی
.
ای یوسف زهرا به غم یوسف زینب
با روضه ی گودال رسان باز پناهی
.
با یوسف گودال بگو پیرهنت کو ؟
ای بی کفن حضرت زهرا کفنت کو ؟
.
.
.
نظرات