ای قاری مقیم سیه چال ، ای غریب !
وی هم صدای قاری گودال ، ای غریب !
.
قرآن بخوان که صوتِ رسایت حسینی است
ای قاری شکسته پر و بال ، ای غریب !
.
زندان سرد و تیره که جای امام نیست
ای جسم تو چو جدّ تو پامال ، ای غریب !
.
ای تازیانه خوردن تو مثل عمّه ات
افتادهای به طعمه ی دجال ، ای غریب !
.
با آن زبان روزه و لب های تشنه لب
افطار کرده ای به چه منوال ؟ ای غریب !
.
از بس که سینه ات نفسی پاره پاره داشت
دیگر رمق نداشت به دنبال ، ای غریب !
.
معصومه ات اگر پی جسم تو می دوید
خصمش نبرد معجر و خلخال ، ای غریب !
.
روی عبای خاکی تو جای پای کیست ؟
ای سروِ قامتت شده چون دال ، ای غریب !
.
.
.
مهدی میری
.
نظرات