اشعار آیینی خیمه...

ای قاری مقیم سیه چال ، ای غریب

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 21 فروردین 1397

ای قاری مقیم سیه چال ، ای غریب

متن شعر

ای قاری مقیم سیه چال ، ای غریب !

وی هم‌‌ صدای قاری گودال ، ای غریب !

.

قرآن بخوان که صوتِ رسایت حسینی است

ای قاری شکسته پر و بال ، ای غریب !

.

زندان سرد و تیره که جای امام نیست

ای جسم تو چو  جدّ تو پامال ، ای غریب !

.

ای تازیانه خوردن تو مثل عمّه‌ ات

افتاده‌ای به طعمه ی دجال ، ای غریب !

.

با آن زبان روزه و لب‌ های تشنه لب

افطار کرده‌ ای به چه منوال ؟ ای غریب !

.

از بس که سینه‌ ات نفسی پاره پاره داشت

دیگر رمق نداشت به دنبال ، ای غریب !

.

معصومه‌ ات اگر پی جسم تو می‌ دوید

خصمش نبرد معجر و خلخال ، ای غریب !

.

روی عبای خاکی تو جای پای کیست ؟

ای سروِ قامتت شده چون دال ، ای غریب !

.

.

.

مهدی میری

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *