اشعار آیینی خیمه...

^ ای که مسجد به کلام تو معطر می شد

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 4 بهمن 1396

^ ای که مسجد به کلام تو معطر می شد

متن شعر

ای که مسجد به کلام تو معطر می شد
اولین مستمع فیض تو منبر می شد

.

عُلقه ی کودک خود را به تو گر می دانست
مریم باکره صد مرتبه مادر می شد

.

دجله را با زر خالص پر اگر می کردند
کِی به یک وصله ی کفش تو برابر می شد

.

کیمیا را ز کسی یاد بگیر ای رازی
که غبار از نفس قدسی او زر می شد

.

من نگویم که خدا بود علی نه هرگز
گر خداوند بشر بود چو حیدر می شد

.

نقل کردند سر هر کس که علی دست کشید
چند ساعت نشده مالک اشتر می شد

.

سایه اش را به همه عمر نمی دید کسی
هر زمانی که علی صاحب دختر می شد

.

گر رسالت به نبی ختم نمی شد بی شک
مطمئنم که علی نیز پیمبر می شد

.

نوه ای نیز علی داشت که پیغمبر بود
این شباهت ولی ای کاش که کم تر می شد

.

تا یکی با همه می گفت که همنام علی ست
نیزه و تیر و سنان چند برابر می شد

.

و نوشتند که در معرکه آرام آرام
علی اکبر ، علی اصغر ، علی اصغر می شد

.

.

.

پیمان طالبی

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *