اشعار آیینی خیمه...

^ بر لبش آه و به چشم ترش ان شاء الله

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 12 بهمن 1396

^ بر لبش آه و به چشم ترش ان شاء الله

متن شعر

بر لبش آه و به چشم ترش ان شاء الله
گفت زینب نمی افتد سرش ان شاء الله

.

باد می گفت به نیزه چه سری بر سر توست ؟
نیزه گفتا که نباشد سرش ان شاء الله

.

کاش گر بر سر نیزه سر شش ماهه رود
نشود سهم فرس پیکرش ان شاء الله

.

مادرش پشت سرش هر چه دعا می شد خواند
شاید از کف نرود اصغرش ان شاء الله

.

گرچه نومید شد آنگه که پدر گفت علی
می رود چون پسر دیگرش ان شاء الله

.

گفت ای کاش اگر هم پسرم شد کشته
نشود در جلوی مادرش ان شاء الله

.

یادش آمد که حسین بن علی می فرمود
اکبرم را که دهم همسرش ان شاء الله

.

اصغرم عالم قرآن و احادیث شود
می نشانم به سر منبرش ان شاء الله

.

.

.

پیمان طالبی

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *