بهار زندگی ما خزونه
***
بهار زندگی ما خزونه
علت گریه هامو کی میدونه
.
اون غمی که دلامونو سوزونده
مصیبت یه مادر جوونه
.
تو سرخی سپیده دیدی یا نه
مادر قد خمیده دیدی یا نه
.
اون که کسی ندیده دیدی یا نه
.
هر آدمی دلش میگیره میره پیش مادرش
دلم گرفته که مزارشم ندیدم آخر
حرم نداره آه چه سخته باورش
.
اونی که ما رو می کُشه همیشه
روضه ی دیوار و در و آتیشه
تو اون شلوغی و تو اون هیاهو
می خوام بگم چی شد ولی نمیشه
.
بعد تموم ضربه ها در افتاد
مادرمون از نفس آخر افتاد
.
روضه ی امشبم همین یه خطه
جلو چشای بابا مادر افتاد
.
مگه ندیدنش که غرق زخم شد همه ی تنش
میون شعله ها یه چیزاییه سخته گفتنش
همین که محسنو چجوری کشتنش
.
اجل گم کرده بعد از قتل محسن خانه ما را
بیا ای مرگ یاری کن منِ افتاده از پا را
.
نه دستی مانده تا گیسوی زینب را کنم شانه
نه پایی تا برای گریه گیرم راه صحرا را
.
ببر ای دست سالم دست مجروح مرا بالا
که از صورت بگیرم قطره قطره اشک مولا را
.
.
.
نظرات