به جرم آنكه ندارم پدر زدند مرا
***
به جرم آنكه ندارم پدر زدند مرا
شبیه مادر در پشت در زدند مرا
.
خبر نداشتم این ها چقدر نامردند
خبر نداشتم و بی خبر زدند مرا
.
خدا كند كه عمویم ندیده باشد ، چون
پدر درست همین دور و بر زدند مرا
.
پدر، وقت غذا تازیانه می آمد
نه ظهر و شام كه حتی سحر زدند مرا
.
سرم سلامت از این كوچه ها عبور نكرد
چقدر مثل تو ای همسفر زدند مرا
.
چه بین طشت ، چه بر نیزه ها زدند تو را
چه در خرابه ، چه در رهگذر زدند مرا
.
فقط نه كعبِ نِی و تازیانه و سیلی
سپر نداشتم و با سپر زدند مرا
.
مگر به یاد كه افتاده اند دشمن ها
كه بین این همه زن بیشتر زدند مرا ؟
.
زدند مادرتان را چهل نفر یك بار
ولی چهل منزل صد نفر زدند مرا
.
.
.
نظرات