^ به نام خداوند شیر و رطب
به نام خداوند شیر و رطب
خداوند نان جو و نیمه شب
.
خداوند باران خداوند چاه
خداوند طوفان خداوند ماه
.
شکافنده ی کعبه ی خاک و سنگ
نگهدار همواره ی آب و رنگ
.
کنون ورکشم گیوه ی شعر را
به الحمد رب علی علا
.
به حمد خدای یتیم و اسیر
خداوند سر در تنور فقیر
.
ترا می ستایم نه سر خود ، علی
به تصریح ایاک نعبد ، علی
.
به عمق زمین و به اوج هوا
دل آب ها و دل خاک ها
.
تو خود را نمایانده ای بر همه
خودت خویش را خوانده ای بر همه
.
تو پرواز را یاد پر داده ای
تو آواز جبریل سر داده ای
.
تو بر کوه استادن آموختی
تو ققنوس را زادن آموختی
.
نگاه تو در پشت آیینه هاست
اگر سوره ای مهبطت سینه هاست
.
اگر نور خیره کننده نئی
اگر ابر تیره کننده نئی
.
اگر آب ، آب گل آلود ،نی
اگر شعله ای شعله با دود ،نی
به دستت بود شانه ی موج ها
به پایت فتد سجده ی اوج ها
.
تو خود جاده ای مبدئی مقصدی
تو خود عابدی مسجدی معبدی
.
تو را می شود خورد از هر قنات
تو را می شود برد از هر فرات
.
تو را می شود خواند از هر نگاه
تو را می شود دید در هر پگاه
.
غرور صدای شکستن تویی
خشوع به بالا نشستن تویی
.
تو با حقی و حق همیشه تو راست
تو برخاستی این که حق روی پاست
.
کمی گوش کن بر صدای حزین
خداوند خاکی روی زمین
.
مرا بغض کن بشکنم در گلو
مرا آب کن ، آب پاک وضو
.
ببر با خودت روی دوش نسیم
بچرخان مرا دور طور کلیم
.
تجلیگه خویش کن چون درخت
که سوزم به امرت شوم نیکبخت
.
پس آنگه تو در صوت شعله ورم
تکلم نما با من دیگرم
.
اگر مستطیع زیارت شوم
نه طاهر که عین طهارت شوم
.
بپوشم لباس سفیدی به تن
هم احرام گردد مرا هم کفن
.
به گردت بگردم بگردم مدام
هزاران طوافت کنم صبح و شام
.
به دورت زنم چرخ طوفان صفت
به کوری هر چشم بی معرفت
.
الست بربک بگو یا علی
که گویم هم آواز عالم بلی
.
.
.
شیخ سید رضا جعفری
.
نظرات