اشعار آیینی خیمه...

^ بی تو با حال پریشان و خرابم چه کنم

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 21 آذر 1398

^ بی تو با حال پریشان و خرابم چه کنم

متن شعر

بی تو با حال پریشان و خرابم چه کنم

***

بی تو با حال پریشان و خرابم چه کنم
با دل سوخته و چشم پر آبم چه کنم

.
کعبه را دور ضریحت به طواف آوردی
من که دور از حرمت در تب و تابم چه کنم

.

هر چه خواندیم به جز عشق تو بی حاصل بود
نشود نام تو سر لوح کتابم چه کنم

.
روز محشر که عمل ها همه سنجیده شود
تو به دادم نرسی وقت حسابم چه کنم

.
گر چه از دور به چشم همه چون دریایم
بی تو و اشک غمت مثل سرابم چه کنم

.
بعد یک عمر که زیر علمت سینه زدم
چشم های تو اگر کرد جوابم چه کنم

.
به همه گفته ام ارباب مرا می خواهد
پیش مردم نکنی دوست خطابم چه کنم

.
شبی از عمر اگر سر برسد بعد از این
نکند روضه ی گودال کبابم چه کنم

.

.

.
حسن کردی

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *