تا این که بر این نفس بمانم مُتکبر
واقع نشود توبه ام اینگونه مؤثر
.
ای وای به تاریکی قبرم چه بسازم
فردا که شوم سوی تو بی توشه مسافر
.
بالم به هوای نظرت ” عَظمِ کَسیر” است
افتاده ام از پا ، نظری حضرت ” جابر “
.
من پیر زمین گیر گناهان بزرگم
العفو الهی بحبیب بن مظاهر
.
نازل نشده جز کرم و خیر ز سویت
هر قدر بدی از من رسوا شده صادر
.
بی کرب و بلا حاجت فردوس ندارد
هر کس که شب جمعه ، حرم را شده زائر
.
بر گریه کنش روز جزا ، نار حرام است
این اشک ، برایم شده آرامش خاطر
.
پیراهن او رفت ولی رمل بیابان …
شد بر تن پاک پسر فاطمه ساتر
.
ای وای تنش جمع شده بین حصیری
بی یار و غریبانه به دستان عشائر
.
.
.
محمد جواد شیرازی
.
نظرات