اشعار آیینی خیمه...

^ تا که در روضه ی ما گشت چراغی روشن

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 1 مرداد 1399

^ تا که در روضه ی ما گشت چراغی روشن

متن شعر

تا که در روضه ی ما گشت چراغی روشن

***

تا که در روضه ی ما گشت چراغی روشن
شد مشام همه از عطر اقاقی روشن

.

هر جگر داغ ببیند بشود فرسوده
جگر ما شده هر روز ز داغی روشن

.

کاش ما را به حسینیه ی تو خاک کنند
قبر ما را برسانند به باغی روشن

.

آخر این گریه چه خیری ست که با یک قطره
ساخته از دل ویرانه اتاقی روشن

.

محضر پرچم تو خم شدم و خوب شدم
سر من خورد در این کوچه به طاقی روشن

.

تاج و تخت همه پادشهان آخر سوخت
ماند شمع حرم شاه عراقی روشن

.

بر دل سوختگان دیگ غذایت جوشید
پخت نذری تو بر روی اجاقی روشن

.

ای سر رفته به مطبخ ! بغل زینب هست !
برو از خانه ی خولی به رواقی روشن

.

.

.

سید پوریا هاشمی

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *