تو التهابه و بی تابه
تو اضطرابه و بی خوابه
.
فقط رفيقش اينجا انگار
ميون كوفه نور مهتابه
.
دروغ بود ، تموم نامه ها
دروغ بود ، سلام كوفيا
.
شبونه ، مي خونه زير لب
دروغ بود پسرعمو نيا
.
نيا كه حتی روزاش تاره
نيا كه كار زينب زاره
نيا به خاطر شير خواره
.
نيا سفير تو شكسته باله
نيا به جان دختر سه ساله
.
خدا نياره حيرون باشی
تو شهر كوفه مهمون باشی
.
غريب كه باشی تازه می فهمی
چجوری ميشه دلخون باشی
.
دروغ بود ، تموم بيعتا
دروغ بود ، همه ارادتا
.
يه مَردَم ، نبود كنار من
دروغ بود ، پسرعمو نيا
.
نيا ، كه قلبشون تاريكه
نيا ، كه كوچه ها باريكه
نيا ، كه مرگ من نزديكه
.
نيا سفير تو شكسته باله
نيا به جان دختر سه ساله
.
از آسمون رسيد فریادی
تو عاقبت غريب جون دادی
.
تو از بالای كاخ كوفه
با صورتت زمين افتادی
.
شلوغ بود ، پر از سر و صدا
شلوغ بود ، تموم كوچه ها
.
يه روزم ، رسيد تو كربلا
شلوغ بود ، كنار قتلگاه
.
مياد ، هنوز صدای ناله
حسين ، تو گودی گوداله
حسين ، چرا تنت پاماله
.
نيا سفير تو شكسته باله
نيا به جان دختر سه ساله
.
.
.
شاعر : سجاد محمدی
.
نظرات