اشعار آیینی خیمه...

+ حسین بود و تو بودی ، تو خواهری کردی

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 21 فروردین 1396

+ حسین بود و تو بودی ، تو خواهری کردی

متن شعر

حسین بود و تو بودی ، تو خواهری کردی
حسین فاطمه را گرم ، یاوری کردی
.
غریب تا که نمانَد حسین بی عباس
به جای خواهری آن جا ، برادری کردی
.
گذشتی از همه چیزت به پای عشق حسین
چه خواهری تو برادر ، که مادری کردی
.
تو خواهریّ و برادر ، تو مادریّ و پدر
تو راه بودی و رهرو ، تو رهبری کردی
.
پس از حسین ، چه بر تو گذشت وارث درد !
به خون نشستی و در خون ، شناوری کردی
.
پس از حسین ، تو بودی که شرح عصمت را
که روز واقعه ، را یاد آوری کردی
.
به روی نیزه ، سر آفتاب را دیدی
ولی شکست نخوردیّ و سروری کردی
.
حسینِ دیگری آن جا پس از حسین شکفت
تو با حسین پس از او ، برابری کردی
.
چه زخم ها که نزد خطبه ات به خفّاشان !
زبان گشودی و روشن ، سخنوری کردی
.
زبان نبود ، خودِ ذوالفقار مولا بود
سخن درست بگویم ، تو حیدری کردی
.
تویی مفسّر آن رستخیز ناگاهان
یگانه قاصد امّت پیمبری کردی
.
بدل به آینه شد ، خاک کربلا با تو
تو کیمیاگری و کیمیاگری کردی
.
حسین بود و تو بودی ، تو خواهری کردی
حسین فاطمه را گرم ، یاوری کردی

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *