اشعار آیینی خیمه...

حیدری هستم و این از وجناتم پیداست

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 15 فروردین 1397

حیدری هستم و این از وجناتم پیداست

متن شعر

حیدری هستم و این از وجناتم پیداست

علوی بودن من از حسناتم پیداست

.

همه جا سینه سپر می کنم و می گویم …

شیعه ی حیدری ام ، از صلواتم پیداست

.

مثل یک دفتر شعرم که پرم از مدحت

اسم تو در همه جای صفحاتم پیداست

.

نام تو روی لبم اصل عبادت باشد

دائم الذکر توام ، از جملاتم پیداست

.

آنقدر خم شده ام پیش ضریح ذکرت …

مثل تسبیح ، ستون فقراتم پیداست

.

از همان روز ولادت شده ام پابستت

قدمت نوکری ام از سنواتم پیداست

.

من وبالت شدم و وصله ی ناجور توام

لطف و آقایی تو ، از زحماتم پیداست

.

گر قبولم نکنی … پیش خدا مردودم

بدی وضع من از این نمراتم پیداست

.

آخرش هم تو مرا در حرمت خواهی برد

بین دستان شما ، برگ براتم پیداست

.

می چکم روی زمین حرمت ، می بارم

دور صحنت به طوافم … قطراتم پیداست

.

در بهشت علوی ام ، به بهشتم چه نیاز

از همین جا که من استم ، درجاتم پیداست

.

آخرالامر ، می آیی به سر بالینم

و به والله ، که این از سکراتم پیداست …

.

.

.

رضا قاسمی

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *