اشعار آیینی خیمه...

خسته دل از رنج هجرانيم ، در را باز کن

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 15 شهریور 1398

خسته دل از رنج هجرانيم ، در را باز کن

متن شعر

خسته دل از رنج هجرانيم ، در را باز کن

هر که هستيم از محبّانيم ، در را باز کن

.

لطف و احسان بر ضعيفان ، عادت ديرين توست

مستمند و بس پريشانیم ، در را باز کن

.

بارگاهت باب رحمت ، کربلايت جنت است

تا به کی در پشت در مانيم ؟ ، در را باز کن

.

زندگی دور از تو ، زندان است ما را يا حسين

سال ها در کنج زندانيم ، در را باز کن

.

بسته شد اين راه اگر ، راه گنه مسدود نيست

ما همه محتاج غفرانيم ، در را باز کن

.

بار سنگين گناهان ، پشت ما را خرد کرد

خسته دل ، افتان و خيزانيم ، در را باز کن

.

جز حريم پاک تو، ما را نباشد ملجئی

گرچه بس آلوده دامانيم ، در را باز کن

.

گر فراق تو ، مجازات گنه کاری ماست

حاليا ديگر پشيمانيم ، در را باز کن

.

ای که هستی همچو احمد ” رحمه للعالمين “

تا که سهم خويش بستانيم ، در را باز کن

.

ای طبيب دردمندان ، ای پناه بی کسان

بی کس و محتاج درمانيم ، در را باز کن

.

ميزبان عالم امکان ، تو هستی يا حسين

راه را بگشا که مهمانيم ، در را باز کن

.

رمز ” يا زهرا ” در فتح المبين بر ما گشود

يار و پشتيبان قرآنيم ، در را باز کن

.

چون گدايان ديده بر درگاه تو دارد ” حسان “

مستحق جود و احسانيم ، در را باز کن

.

.

.
استاد حبیب الله چایچیان

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *