اشعار آیینی خیمه...

خونابه های زخم تو آب وضوی من

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 5 بهمن 1396

خونابه های زخم تو آب وضوی من

متن شعر

خونابه های زخم تو آب وضوی من

لبخند کوچکی به لبت آرزوی من

.

حرفی بزن عزیز دلم غصه می خورم

این غصه عقده ای شده بین گلوی من

.

ناراحتی ز دست علی ؟ پس چرا دگر

پوشانده ای تو صورت خود پیش روی من

 .

مردم دگر جواب سلامم نمی دهند

بر باد طعنه رفته همه آبروی من

.

پیرم نموده ناله و اشک شبانه ات

دیگر نمانده تار سیاهی به موی من

 .

ای ذات آب روح طهارت زلال من

خونابه های زخم تو آب وضوی من

 .

.

.

وحید قاسمی

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *