اشعار آیینی خیمه...

^ در راه جنون تو کسی دل نگران نیست

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 3 دی 1397

^ در راه جنون تو کسی دل نگران نیست

متن شعر

در راه جنون تو کسی دل نگران نیست
در بند زمین نیست و در بند زمان نیست
بی نام تو در مأذنه ای ذکر اذان نیست
جز دیده و ابروی تو رنگین و کمان نیست

توصیف کمالات تو در قدرتمان نیست
.
روح القدس شعر تو برداشته دف را
شمشیر تو آموخت به ما راز شرف را
ما فوق جنان رفته و دیدیم هدف را
یک شعبه ی زیبا و دل انگیز نجف را

ایوان تو در اصل در این کون و مکان نیست

.

مجذوب تو شد کوخ نشین کاخ نشین هم
بر روی زمین بودی و در خلد برین هم
یک لحظه در آن بودی و یک لحظه در این هم
فهمیده ز تدریس تو جبریل امین هم

این ورطه یقین می طلبد جای گمان نیست

.

هشیار جهانیم از آن روز که مستیم
از درد شکستیم و دلت را نشکستیم
تا دل به تو بستیم ز غیر تو گسستیم
ما با جگر شیر به پای تو نشستیم

این عشق عیان است نیازی به بیان نیست

.

دیوانه شد از شعر جنون خیز تو دعبل
عاشق شدن آسان و رسیدن به تو مشکل
شمشیر تو بر جنت و دوزخ شده حائل
ای خالق و ای رازق و ای شافع و عادل

فهمیدن اسرار تو در حد توان نیست

.

از جام الست تو سیاهیم و سفیدیم
در راه تو یک عمر دویدیم و دویدیم
ما در پی دردیم و دوا را نخریدیم
در وقت رکوع تو به مسجد که رسیدیم

دیدیم به غیر از تو کسی گنج نهان نیست

.

انسان شده بی مهر تو محکوم به خسران
دارد هوس سجده به ایوان تو شیطان
سلمان شده از نور نگاه تو مسلمان
در شرح عناوین امینی شده عنوان

اعجاز سخن های تو محدود زمان نیست

.

از خوشه ی انگور نجف باده بگیریم
معشوق ندیده به غم عشق اسیریم
ما شاعر درباری ایوان امیریم
بگذار به این حال خوش خویش بمیریم

زیرا که اگر جان نشود خرج تو جان نیست

.

ذی روح شده روی زمین متهم مرگ
با لطف تو در فکر کسی نیست غم مرگ
خورشید شدی در شب پر پیچ و خم مرگ
فهمیده ام از وعده ی شیرین دم مرگ

جز خط کش میزان شما خط امان نیست

.

.

.

علی اصغر یزدی

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *