دست خدا به روی کتیبه های مشکی نوشته فاطمیه 

دست خدا به روی کتیبه های مشکی نوشته فاطمیه 

***

دست خدا به روی کتیبه های مشکی نوشته فاطمیه 

داره می ریزه اشکام وا شده روی چشمام بهشت فاطمیه

.

فاطمیه درد یه دست بسته ست

حکایت غریب یه پهلوی شکسته ست

.

چشما غرق گریه بی امونن

ناموس پرستا باید بیا روضه بخونن

.

ای وای مادر ؛ ای مادر جوونم

.

شبای فاطمیه درد و دلای تلخ یه قلب بی قراره

هی از خودم می پرسم که چرا مادر ما هنوز حرم نداره

.

فاطمیه شبیه مستمندی

آخه کدوم ضریحو باید دخیل ببندی

.

فاطمیه مدینه غصه داره

حیفه که صحن مادر یه سینه زن نداره

.

ای وای مادر ؛ ای مادر جوونم

.

علی داره میسوزه زانو بغل گرفته با چشم پر ستاره

هی میگه که نذاشتن نا نجیبا که زهرا مادر بشه دوباره

.

ای وای ای وای غم به دلم نشوندن

تو خونه همسرم رو با پسرم سوزوندن

.

پشت در بود که نا امید شدم من

پسرمو گرفتن پدر شهید شدم من

.

ای وای مادر ؛ ای مادر جوونم

.

همه اراذل شهر دارن هیزم میارن پشت در ازدحامه

یه مرد پیدا نمیشه که بگه نانجیبا این خونه ی امامه

.

آتیش داره به در کشیده میشه

نفس زدن زهرا داره شنیده میشه

.

بارون مثل ابر بهار گرفته

میون سینه این میخ قرار گرفته

.

ای وای مادر ؛ ای مادر جوونم

.

.

.