رحمت بی وقفه ای ایجاد شد
***
رحمت بی وقفه ای ایجاد شد
آمد و عرش خدا آباد شد
.
خانه ی موسی بن جعفر شاد شد
غصه و غم از دلم آزاد شد
.
اشکِ شادی روی مژگان آمده
خواهر شاه خراسان آمده
.
می چکید آیات توحید از رخش
بوی ناب یاس پیچید از رخش
.
شاه هشتم بوسه می چید از رخش
می دمید انوار خورشید از رخش
.
بس که در عصمت مقامش داده حق
حضرت معصومه نامش داده حق
.
ذکرِ بر روی لبانش یا رب است
بانوی معصومه ی این مکتب است
.
وصف او مانند وصف زینب است
نزد حق از بس که والا مرتبه است
.
حجت حق ، جان فدایش می شود
عرش حق مست دعایش می شود
.
در حریم او دعا می آورند
عقده بر عقده گشا می آورند
.
حاجت کرب و بلا می آورند
ناتوا ن، بهر شفا می آورند
.
معجزاتش سهل و رایج هست او
دختر باب الحوائج هست او
.
از گناه و معصیت طاهر شدم
تا میان صحن او حاضر شدم
.
روی خاک افتادم و شاکر شدم
چهارده معصوم را زائر شدم
.
چون مرادم بانوی قم می شود
قبر زهرا هم تجسم می شود
.
بی نوا آمد مقام از او گرفت
پادشاهی را غلام از او گرفت
.
اعتبار و احترام از او گرفت
آبرویی مستدام از او گرفت
.
زائرانش را بهشتی می کند
عاری از هر نوع ، زشتی می کند
.
ما فقیر رحمت معصومه ایم
ریزه خوار و رعیت معصومه ایم
.
زیر بار منت معصومه ایم
خاک پای حضرت معصومه ایم
.
روز و شب بر او توسل می کنیم
بر خدای او توکل می کنیم
.
آمد و قم میزبان عشق شد
بر سرش گل ها نشان عشق شد
.
آمد و مرثیه خوان عشق شد
روضه خوان قدکمان عشق شد
.
آسمانش خالی از کوکب نبود
غافل از مرثیه ی زینب نبود
.
سنگ نه … روی سرش گل ریختند
شعله نه … بر معجرش گل ریختند
.
ضربه نه … روی پرش گل ریختند
هر کجا دور و برش گل ریختند
.
خوب شد در قم دلش غمگین نشد
خوب شد بر ساحتش توهین نشد
.
.
.
شاعر : محمدجواد شیرازی
.
نظرات