اشعار آیینی خیمه...

رسمه فاطمیه هر سال شب آخر شب دریاس

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 16 دی 1398

رسمه فاطمیه هر سال شب آخر شب دریاس

متن شعر

رسمه فاطمیه هر سال شب آخر شب دریاس

***

رسمه فاطمیه هر سال شب آخر شب دریاس

ولی امسال شب اول می خونیم روضه ی عباس

.

خبر اومد دست یارو دست فاطمه گرفته

چقدر روضه مون امسال بوی علقمه گرفته

.

خبر اومده که سردار حاجتش روا شد آخر

مثل عباس سر گذاشته به روی دامن مادر

.

خبر اومده زمین خورد وارث سپاه زینب

مرد آسمون غیرت رفت به خیمه گاه زینب

.

حال ما رو خوب می دونه هر کی کربلا شناسه

گریه های مردم ما شده دریای حماسه

.

مالک اشتر مولا ذوالفقار رادمردی

تو بهشت فاطمه میگه خیلی خوب نوکردی کردی

.

غرق خون شبیه عباس توی آغوش حسینه

تشییع پیکر پاکش توی بین الحرمینه

.

اون که جون داد تا یه امت توی امنیت بمونن

بایدم نمازشو تو ایوون نجف بخونن

.

بخونید بعد علمدار روضه ی صاحب علم رو

جا داره همه بخونیم دم ای اهل حرم رو

.

به خدا بهشت چشماش سرپناه خیمه ها بود

چه گریزی بهتر از این دستش از بدن جدا بود

.

هرچقدر م ارباً اربا بدنش اومد دوباره

ولی از علقمه ارباب تن نمونده بود بیاره

.

ارباً اربا شدنش رو پای عاشقی ش بذارید

جوونا برای جسمش برید و عبا بیارید

.

حتما اون لحظه ی آخر ذکر یا فاطمه گفته

بدنش چقدر بوی در نیم سوخته گرفته

.

تن چاک چاک قاسم ما رو می بره به مقتل

صاحب الزمان ببخشه روضه بازه شب اول

.

خون گرفته بود تنش رو تا که عریان نشه جسمش

چقدر پاشیده از هم حق داره قاسمه اسمش

.

کشته ی دور از وطن رو دست فاطمه سپردن

دلامون رفت توی گودال که غریب گیرش آوردن

.

رو لباش شکر خدا که ردّ خیزران نیفتاد
دستش افتاد و عقیقش دست ساربان نیفتاد
.

به لباس پاره پاره ش انبیا سلام کردن

همه به اهل و عیالش خیلی احترام کردن

.

زدنش میون آتیش ولی غارتش نکردن

ده نفر زیر سم اسب هتک حرمتش نکردن

.

.

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *