اشعار آیینی خیمه...

^ روی شط خون دل هر دم نگارش داشتن

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 1 دی 1397

^ روی شط خون دل هر دم نگارش داشتن

متن شعر

روی شط خون دل هر دم نگارش داشتن
بهتر است از هر جهت با ظلم سازش داشتن

.

تکیه بر مردم نکن ای دل که پیش آید سقوط
سنگ روی سنگ دارد میل لغزش داشتن

.

اشک درد دل نهان گوید به تو از این جهت
چشم وقت گریه شد بسته ز سوزش داشتن

.

کوه هم گر که شدی خاکی به رنگ آب باش
کوه سنگی چیست غیر از بیم ریزش داشتن

.

خوش بود چون غنچه در وقت سحر با چشم تر
جام را دیدن به سوی جامه یورش داشتن

.

پوزه ی نفست به خاک عشق مالیدن سپس
پیش دلبر تا همیشه عرض پوزش داشتن

.

کرده ام تحقیق مستی بایدت در معرفت
شیخ تحصیلت شود جهل از پژوهش داشتن

.

قصد زاهد هست از تسبیح و اذکار مدام
حور را با دانه ی سبحه شمارش داشتن

.

خرقه ی صوفی ، عبای شیخ ، عریانی ما
کعبه کی شد رو سپید از حیث پوشش داشتن ؟

.

تا هدف بیرون شو از خانه دلا وقتی کمان
تیر خندان را بگریاند ز ترکش داشتن

.

خوش بود در بیشه ها چون شیر غرش داشتن
خوش تر از آن پیش شیر دهر کرنش داشتن

.

چیست مردی چیست مردی چیست مردی چیست چیست
شعله بودن لیک با هر آه لرزش داشتن

.

چیست مردی اینکه جای لولیان و مهوشان
با جزامی ها شبانگاهان خوش و بش داشتن

.

چیست مردی اینکه باشی شاه و در خود پروری
به کمی نام و نمک هر شب گرایش داشتن

.

چیست مردی اینکه جای نافله در نیمه شب
مثل ابری بر سر ایتام بارش داشتن

.

معرفت باید که بشناسی نخ از حبل المتین
زد گره بر ریسمان مقراض دانش داشتن

.

در هوای وصل حتی جامه را وصله زند
من فدای این همه پاکی بینش داشتن

.

گفت احمد بین دلداران علی گفتیم چشم
مرحبا ما را از این طرز گزینش داشتن

.

هفت شهر عشق در پیچ و خم یک موی اوست
سالکا تا کی عبث در راه کوشش داشتن

.

تیر از پایش در آمد سر ز سجده برنداشت
ای بنازم من به این طرز نیایش داشتن

.

گاه گاهی گفتن یک یا علی بهتر بود
از هزاران بار همراه خود ارتش داشتن

.

با علی بودن ندارد غیر از این معنی مرا
روی نرد زندگی در لحظه ها شش داشتن

.

در میان دوره گردان و جهانگردان نبود
مدعی چون ذوالفقار او به گردش داشتن

.

یا که دستش یا که پایش یا که تیغش این سرم
در سرش پرورده آهنگ نوازش داشتن

.

از سکون خیری نخیزد ذوالفقارا جهد کن
گاهواره می شود معنا ز جنبش داشتن

.

بعد جنگ مرتضی در روز خندق ، نه ! نداشت
هیچ جنگ دیگری شأن گزارش داشتن

.

لذتی باشد مرا خواهش نمودن از علی
ذلتی باشد مرا از غیر خواهش داشتن

.

بیشتر از احتیاج ماست در راه طلب
اشتیاقی که علی دارد به بخشش داشتن

.

با همه بد بودنم خوشحالم از این رسم که
ننگ باشد شاه را از خلق رنجش داشتن

.

جز علی و فاطمه کی دیده ایی حاجی صفت
مهر عالم را به گرد ماه چرخش داشتن

.

گر نباشد می زدن از کاسه ی دست علی
صبح محشر نیست ما را خیر خیزش داشتن

.

گر که پامال غمت گشتم مرنج از ناله ام
برگ پاییزم که محکومم به خش خش داشتن

.

خواستم قنبر شوم تنها شدم خاک رهت
غوره انگور است از سودای کشمش داشتن

.

نیست دستان گدا کمتر ز دستان کریم
شب نباشد شمع کی خندد ز تابش داشتن ؟

.

از عیوب قافیه آگاهم اما چاره چیست
شعری از روح القدس را چون سفارش داشتن

.

.

.

محسن قاسمی

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *