اشعار آیینی خیمه...

سینه چاک می زنم تا حرم می پرم

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 22 فروردین 1398

سینه چاک می زنم تا حرم می پرم

متن شعر

سینه چاک می زنم تا حرم می پرم

***

سینه چاک می زنم تا حرم می پرم
از مِی کربلا ، داغه داغه سرم

.

آب زنید راه را هین که نگار می رسد
مژده دهید باغ را بوی بهار می رسد

.

مرده بُدم و زنده شدم و عشق تو را بنده شدم
دولت عشق آمد و من دولت پاینده شدم
به مسیح نگاه تو من دولت پاینده شدم 

.

آب زنید راه را هین که نگار می رسد
مژده دهید باغ را بوی بهار می رسد

.

سینه چاک می زنم تا حرم می پرم
از مِی کربلا ، داغه داغه سرم

.

آب زنید راه را هین که نگار می رسد
مژده دهید باغ را بوی بهار می رسد

.

اَلسَّلامُ عَلَیک ، ای شَه عالَمین
یا حَبیبَ القُلوب ، سَّیِدی یا حسین

.

ای که به عشقت اسیر خیل بنی آدمند
با خبران غمت بی خبر از عالمند 

.

خاک سر کوی تو زنده کند مرده را

زان که شهیدان تو جمله مسیحا دمند

.

صفا و مَروه دیده ام گِرد حرم دویده ام
هیچ کجا برای من کرب و بلا نمی شود
به خدا به خدا به خدا کرب و بلا نمی شود 

.

آب زنید راه را هین که نگار می رسد
مژده دهید باغ را بوی بهار می رسد

.

روح به تو زنده و دل به تو مبتلا
من گدای توام حاجتم کربلا

.

یوسف مصر بقا در همه عالم تویی
در طلبت مرد و زن آمده با درهمند

.

هر که غمت را خرید عشرت عالم فروخت

سوختگان غمت با غم دل خرّمند

.

اگر مرا رها کنی تو را رها نمی کنم
سر از تنم جدا کنی چون و چرا نمی کنم
به خدا به خدا به خدا چون و چرا نمی کنم

.

.

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *