اشعار آیینی خیمه...

عمرم سر آمد ، خون جگر ماندم ، ضرر کردم

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 28 آذر 1397

عمرم سر آمد ، خون جگر ماندم ، ضرر کردم

متن شعر

عمرم سر آمد ، خون جگر ماندم ، ضرر کردم

***

عمرم سر آمد ، خون جگر ماندم ، ضرر کردم

محروم از روی قمر ماندم ، ضرر کردم

.

باد صبا از او خبر آورد اما حیف

در شام جهلم کور و کر ماندم ، ضرر کردم

.

رزق سحرگاهی به دست شخص معصوم است

هر بار بی فیض سحر ماندم ضرر کردم

.

یک بار شد من هم دعاگویش شوم ؟! نه

مشغولِ حاجات دگر ماندم ، ضرر کردم

.

دلبستگی باعث شد از کوچ شهیدانش

جا ماندم و بی بال و پر ماندم ، ضرر کردم

.

وقتی ملاک کارهایم حرف مردم شد

در چشم مردم معتبر ماندم ، ضرر کردم

.

دنیا مقر ابتلای اهل ایمان است

گر بین دنیا بی ضرر ماندم ، ضرر کردم

.

جز آل عصمت رو به سوی هر کسی کردم

درمانده ماندم ، پشتِ در ماندم ، ضرر کردم

.

پای بساط روضه های حضرت ارباب

هر دفعه که بی چشم تر ماندم ، ضرر کردم

.

جای کفن بر بوریا چیدند جسمش را

زنده از این ماتم اگر ماندم ضرر کردم

.

.

.

محمدجواد شیرازی

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *