عمری ست با عنایت تو گریه می کنم
تنها به قصد قربت تو گریه می کنم
.
عمری ست پای بیرق مشکی روضه ها
در سایه سار رحمت تو گریه می کنم
.
گاهی ستاره می شوم و تا سپیده دم
در آسمان غربت تو گریه می کنم
.
قبرت که نیست دلخوشم از اینکه لااقل
پایین پای هیئت تو گریه می کنم
.
آه ای ضریح گمشده ! بانوی بی نشان !
در حسرت زیارت تو گریه می کنم
.
تا صبح در حوالی دلتنگی بقیع
با بوی یاس تربت تو گریه می کنم
.
تا آسمان سرخ اُحد پا به پای اشک
هر شب به رسم عادت تو گریه می کنم
.
گاهی به یاد هق هق آن پلک نیمه جان
در سوگ بی نهایت تو گریه می کنم
.
گاهی کنار روضه ات از دست می روم
از بس که در مصیبت تو گریه می کنم
.
از ابتدای مرثیه هایت قدم قدم
تا کوچه ی شهادت تو گریه می کنم
.
.
.
یوسف رحیمی
.
نظرات