اشعار آیینی خیمه...

قرار ، از دل من می رود قرار علی

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 27 دی 1397

قرار ، از دل من می رود قرار علی

متن شعر

قرار ، از دل من می رود قرار علی
اگر كناره بگیری تو از كنار علی

.

بیا مكن طلب مرگ از خدای خودت
كه هست زندگی با تو انتظار علی

.

فقط اشاره بكن ، تا بگویمش برود
مگر كه نیست اجل تحت اختیار علی ؟

.

به غیر تلخی این چند ماهه ی آخر
چه خوش گذشت كنار تو روزگار علی

.

مپوش چهره ز من كه به عشق دیدن توست
اگر كه خانه نشینی شده ست كار علی

.

مرا حلال كن ای نور ، مثل سایه شدی
وَ هرچه داشته ای كرده ای نثار علی

.

خزان حریف علیّ ات نبود اگر كه غلاف
نبود علّت قتل تو ، ای بهار علی

.

همین كه دست تو افتاد از نفس ، دیدند
به شكل اشك زمین ریخت برگ و بار علی

.

به انتقام تو خیزد وَ یا كه صبر كند ؟
هنوز مانده دو دل تیغ ذوالفقار علی

.

غبار روبی از این خانه ی غم آلوده
به جز تو كار كسی نیست خانه دار علی

.

همین مدینه كه می گفـت از فتوحاتم
شده ست محو تماشای انكسار علی

.

ركاب قلب علی هم شكست از آن دم كه
شكست ، پهلویت ای دُرّ شاهوار علی

.

به گرمی نفس تو قسم كه این خانه
به محض رفتن تو می شود مزار علی

.

.

.

محمد قاسمی

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *