^ ماه عوض نمی کند هیچ مرام خویش را
ماه عوض نمی کند هیچ مرام خویش را
به دست شب نمی دهد صبح ، زمام خویش را
.
ز شیشه ی نگاه خود به مستحق زکات ده
آینه های شرقی علی الدوام خویش را
.
خیال نارسای من به عمق تو نمی رسد
به دست کوتهم رسان قامت بام خویش را
.
اشک مقدست چرا نصیب چاه می شود ؟
بیا به سینه ام فکن باده ی جام خویش را
.
رودِ سلام فیض تو از در خانه ها گذشت
باز شروع کرده ای رحمت عام خویش را !
.
حرف که میزنی همه سفید و پاک می شوند
ز چاه نور می کشی دَلو کلام خویش را
.
تعجبی نمی کنم مرده سکوت می کند
باز جواب داده ای خویش سلام خویش را
.
تو آفتاب پخته ای تو ماه کار کشته ای
ببخش بی حواسی شعاع خام خویش را
.
.
.
شیخ سید رضا جعفری
.
نظرات