معادلات نگاه مرا به هم زده ای
***
معادلات نگاه مرا به هم زده ای
از آن زمان که در این کوچه ها قدم زده ای !
.
تبسمی کن و کفار را مسلمان کن
بخند ! ای که امید گدای غمزده ای !
.
کسی نبودم و حالا موذنت شده ام !
مرا ز قافله ی بی کسان قلم زده ای
.
علی امام من است و منم غلام علی !
تو سرنوشت مرا در نجف رقم زده ای
.
من از مدینه ی تو سمت کوفه آمده ام
به امر توست در خانه ی علی زده ام
.
نسیم صبح ، پریشان گیسوانت شد
ز راه آمدی و عید عاشقانت شد
.
بساط بتکده ها را به هم زدی دیگر
شکاف کنگره ها تا ابد نشانت شد
.
شنید آمنه ذکر علی علی تو را
شنید و عاشق ذکر خوش زبانت شد
.
حلیمه از چه برای تو حرز می آورد ؟
که جبرئیل ز اول نگاهبانت شد
.
تو بهتر از همه از عرش سر در آوردی
و زیر چادر صدیقه آسمانت شد
.
بگو پیمبری ات از کرامت زهراست
جواز رفتن معراج دعوت زهراست
.
نبوتی که تو داری عجب ولایتی است !
رسول اکرم ما بر علی چه غیرتی است !
.
بدون غسل زیارت نرو به دیدارش !
شب نگاه به زهرا شب زیارتی است
.
سلام کن به در خانه ی مبارک او
به چوبه چوبه ی این در یقین کرامتی است
.
نماز و روزه و حج و زکات دین خوب است
ولی ولایت حیدر چقدر قیمتی است !
.
علی و فاطمه و بچه ها کنار تواند
دوباره زیر عبایت عجب قیامتی است
.
سخن بگو که حدیث کسای ما بشود
ز برکتش همه حاجات ما روا بشود
.
از این به بعد کنار علی قرار بگیر
کنار قامت طوباش سایه سار بگیر
.
هزار لشگر جنگی به پای حیدر هیچ
علی یکی ست تو او را ولی هزار بگیر
.
همان زمان که صحابه فراری از جنگند
مدد ز هوهوی شمشیر ذوالفقار بگیر
.
اگر که قلعه درش وا نشد فدای سرت !
بیا و حضرت کرار را به کار بگیر !
.
علی علی کن و راحت برو به ” اَو اَدنی “
به قصد قربِ خودت ذکر بی شمار بگیر
.
اطاله سود ندارد مرا ! سخن کوتاه
بگو به آن سه حرامی ، علی ولی الله !
.
سلام حضرت صادق به ما کرامت کن
برای ما ز مقامات گریه صحبت کن
.
من آمدم بروم در تنورتان رخصت
شرار آتش آن را بیا و جنت کن
.
بگو که گریه کن جد تو برادر توست
کمی برای همه شرح این روایت کن
.
خبر رسیده به ما خانه ات حسینیه ست
محبتی کن و ما را به روضه دعوت کن
.
کنون که آمده مکفوف دستبوسی تان
به گریه بر شه لب تشنگان عبادت کن
.
به سینه ات بزن و یاد سم مرکب باش
به یاد چادر خاکی عمه زینب باش
.
.
.
سید پوریا هاشمی
.
نظرات