مقابل تو نشستم هلال نیمه ی من
***
مقابل تو نشستم هلال نیمه ی من
به حال من نظرى ، نظره الرحیمه ی من
.
ز بى قرارى خواهر ، سه روز می گذرد
از آن دو بوسه ی آخر سه روز می گذرد
.
محل بوسه ی من را چگونه سنگ گرفت ؟
زمانه بر دل زینب چقدر تنگ گرفت
.
تو از بلندى نیزه کجا نیفتادى ؟!
به روى دامن زینب چرا نیفتادى
.
برای گفتن این روضه خاک بر دهنم
به دختر پدر خاک ناسزا دادند
.
یکی از نیزه دارها از قصد
سر عباس را نشان می داد
.
تا صدا می زدم خدا ؛ معجر
نیزه اش را تکان تکان می داد
.
.
.
نظرات