اشعار آیینی خیمه...

من و توسّل به صحن و سرای موسی ابن جعفر

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 22 فروردین 1397

من و توسّل به صحن و سرای موسی ابن جعفر

متن شعر

من و توسّل به صحن و سرای موسی ابن جعفر

سر ارادت نهادم به پای موسی ابن جعفر

.

جهان هستی و جانش فدای نطق و بیانش

که لب گشاید به مدح و ثنای موسی ابن جعفر

.

قسم به جان رضایش بکوش بهر رضایش

رضای حق را بجو در رضای موسی ابن جعفر

.

به ذات حق کن توکّل به سوی او بر توسّل

که کلّ رحمت بود در عطای موسی ابن جعفر

.

هزار خاقان و قیصر کم از غلام غلامش

هزار حاتم گدای گدای موسی ابن جعفر

.

کلیم مدهوش طورش عصا به کف در حضورش

مسیح بیمار دارالشّفای موسی ابن جعفر

.

نه می دهم دل به طور و نه می کنم رو به سینا

که سینه ام گشته دارالولای موسی ابن جعفر

.

عدوست مرهون فیضش به حیرت از کظم غیظش

که فیض گیرد به غیظ از دعای موسی ابن جعفر

.

کجا نیازم به درمان و یا به ناز طبیبان

که درد خواهم به شوق دوای موسی ابن جعفر

.

ز عالمی پا کشیدم به کوی جانان رسیدم

ز ما سوا دل بریدم سوای موسی ابن جعفر

.

نه عاشق خنده ی گل نه مستم از صوت بلبل

که خیزد از بند بندم نوای موسی ابن جعفر

.

خوشم که صورت گذارم شبی به دیوار زندان

که بشنوم نغمه ی دلربای موسی ابن جعفر

.

ز دیدگان اشک ریزد نوای العفو خیزد

دل سحر از طنین صدای موسی ابن جعفر

.

به سجده آن جان جانان چنان شده نقش زندان

که گشته تن در نظر چون عبای موسی ابن جعفر

.

ز خاندانش جدا شد به یاری دین فدا شد

الا که جان دو عالم فدای موسی ابن جعفر

.

نگشت با آن غم دل ز دوست یک لحظه غافل

نبود زنجیر قاتل سزای موسی ابن جعفر

.

خدا گواهی ز دردم چه می شود دفن گردم

به دامن تربت با صفای موسی ابن جعفر

.

ز گریه بسته گلویم کجا روم با که گویم

که خون روان شد به زندان ز پای موسی ابن جعفر

.

سیاه چال آشیانه به کتف و گردن نشانه

غروب ها تازیانه غذای موسی ابن جعفر

.

چو باغبان در غم گل ز هجر و سنگین غل

خمیده گردیده قدّ رسای موسی ابن جعفر

.

جنازه بر تخته ی در مشیّعش گشته مادر

فتاده زاری کنان در قفای موسی ابن جعفر

.

سرشگ غم آب و دانه شراره ی دل ترانه

خموش شد مخفیانه صدای موسی ابن جعفر

.

رضا کند آه و زاری به موج غم گشته جاری

ز چشم معصومه اشگ عزای موسی ابن جعفر

.

به سینه تا هست آهش به ناله تا هست سوزش

هماره ” میثم ” بگرید برای موسی ابن جعفر

.

.

.

استاد حاج غلامرضا سازگار

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *