اشعار آیینی خیمه...

^ موسی شدی که معجزه ای دست و پا کنی

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 20 فروردین 1397

^ موسی شدی که معجزه ای دست و پا کنی

متن شعر

موسی شدی که معجزه ای دست و پا کنی

***

موسی شدی که معجزه ای دست و پا کنی

راهی برای رد شدن قوم ، وا کنی

.

زنجیرهای زیر گلویت مزاحم اند

فرصت نمی دهند خودت را دعا کنی

.

در یک بدن به جای همه درد می کشی

می خواستی تمام خودت را فدا کنی

.

وقت اذان مغرب این تازیانه هاست

وقتش رسیده است که افطار وا کنی

.

مثل علی عروج نمازت امان نداد

فکری به حال فاصله ی ساق پا کنی

.

عیسی مسیح من به صلیبت کشیده اند

این گونه بهتر است خدا را صدا کنی

.

حالا میان قحطی تابوت های شهر

باید به تخته های دری اکتفا کنی

.

.

.

علی اکبر لطیفیان  

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *