اشعار آیینی خیمه...

می ریزم آه در دل و خاک عزا به سر

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 1 خرداد 1397

می ریزم آه در دل و خاک عزا به سر

متن شعر

می ریزم آه در دل و خاک عزا به سر

از آن زمان که شد شب من بی شما به سر

.

حرف از گرسنگی نزدم پیش دشمنت

با این که ضعف داشتم از پای تا به سر

.

دیدم سرت شکسته و موی تو سوخته

رو کرد مو به موی تو ، سر اقتدا به سر

.

راهی نبود موی سپیدم نهان شود

از خون خود گذاشتم آخر حنا به سر

.

حسرت دوید و در دلم آسیمه سر نشست

آن لحظه ای که بود به دست ربابه سر

.

دست نوازش تو نیامد ولی سرت

خود را رسانده ست به من مرحبا به سر

.

این سر چرا چنین شده این شمر خیره سر

سر را به روی نیزه زده یا نیزه را به سر

.

حاضر شدم به قیمت جان پس بگیرمت

ممنونم از اجل که رسانده مرا به سر

.

.

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *