می نویسم تو دفترم
اسم تو رو امام حسین
.
تو بهترین دوستی برام
دور سرم شال عزا
پرچم تو روی دوشم
.
یه پیرهن مشکی دارم
فقط واسه تو می پوشم
.
محرم پارسالمو
همش مرور می کنم
.
از اینکه من حسینیم
حس غرور می کنم
.
محرّمه و مادرم
از حال من خبر داره
.
بهم میگه امام حسین
دلای پاکو دوست داره
.
اسمای دوستای تو رو
حفظم و یادم نمیره
.
تا اسم عباس میاد
گریه گلومو می گیره
.
همون که رفت آب بیاره
بچه ها رو نجات بده
.
دلش می خواست یه جرعه آب
به دست بچه ها بده
.
اما امونش ندادن
نامردا بستن راهشو
.
آقا چی شد بوسه زدی
دستای مثل ماهشو
.
حالا که من آب می خورم
میگم سلام امام حسین
.
محرمت بازم اومد
آقام حسین ؛ آقام حسین
.
نوشته رو کتیبه ها
با لب تشنه کشتنت
.
پیش چشای خواهرت
پر از ستاره شد تنت
.
جانم آقام جانم آقام
سیدالعطشانم آقام
.
من سنه گوربانم آقام
قدیم الاحسانم آقام
.
دلم می خواد خواب ببینم
یه روز میاد تو سرنوشت
.
زخمای تو خوب شدن و
با تو نشستم تو بهشت
.
می نویسم تو دفترم
اسم تو رو امام حسین
.
تو بهترین دوستی برام
آقام حسین ؛ آقام حسین
.
.
.
نظرات