اشعار آیینی خیمه...

نیست بیداری در این خواب زمستانی ما

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 10 خرداد 1398

نیست بیداری در این خواب زمستانی ما

متن شعر

نیست بیداری در این خواب زمستانی ما

***

نیست بیداری در این خواب زمستانی ما

چه مکافاتی شده شب های هجرانی ما !

.

رودها از درد ناشکری به خشکی می رسند

خشک شد از معصیت چشمان بارانی ما

.

نیست گرچه بین ما یاد پریشانی او

هست آقا دم به دم یاد پریشانی ما

.

یوسف آمد سمت مصر و شد عزیز مردمش

کور شد از دوری اش یعقوب کنعانی ما

.

خانه ی ما را چه بهتر بیت الاحزانش کنند

میزبان وقتی نمی آید به مهمانی ما

.

مثل قرآن قرن ها تنهای تنها مانده است

ای مسلمانان چه شد موعود قرآنی ما

.

در پی اش تا کربلا رفتیم و زیر سایه اش

از حسین آغاز شد این سیر عرفانی ما

.

با سر بر نیزه اش هم دستگیری می کند

عالم امکان ندارد مثل قربانی ما

.

.

.

سید پوریا هاشمی

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *