اشعار آیینی خیمه...

^ همین که گفتم الهی … اجابتم کردی

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 6 خرداد 1398

^ همین که گفتم الهی … اجابتم کردی

متن شعر

همین که گفتم الهی … اجابتم کردی

***

همین که گفتم الهی … اجابتم کردی

سریع آمدی و غرق رحمتم کردی

.

کسی که دست منِ پر گناه را نگرفت

خودت همیشه رسیدی ، حمایتم کردی

.

بزرگواری و اصلا ندیده ای انگار

زمانِ معصیتم گرچه رؤیتم کردی

.

به پشتوانه ی فضلت گناه کردم من

به پشتوانه ی حِلمت رعایتم کردی

.

حیا نکردم و مهلت به بنده ات دادی

حیا به جای من و این وقاحتم کردی

.

به برکتِ نفس و رحمت امام زمان

محب فاطمه و اهل هیئتم کردی

.

همین که ناله زدم عائذٌ بِأسمائک

گدای دائمیِ آل عصتم کردی

.

صدا زدم مددی … زود آمدی حیدر

به لطف باده ی کوثر طهارتم کردی

.

پناه می برم امشب به زیر ایوانت

که زیر سایه ی ایوان شفاعتم کردی

.

اگرچه عبد بدم ، باز مُنتسب به توام

تویی همان که همیشه ضمانتم کردی

.

تو قدر بودی و قدر تو را ندانستند

خودت برای شب قدر ، دعوتم کردی

.

چقدر ناله زدی بین چاه ، مظلومم

چقدر گریه کنِ این مصیبتم کردی

.

فدای زخم عمیق سرت شوم آقا

پرت به خاک مکش ، غرق غربتم کردی

.

صدا زدی به سوی قاتلت ، ز دنیایی …

که فاطمه به برم نیست ، راحتم کردی

.

.

.

محمدجواد شیرازی

.

پپپپ

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *