هواخواه توام دائم هوایت را به سر دارم
هواخواه توام دائم هوایت را به سر دارم
خیال انگیزی و شب ها خیالت را به بر دارم
.
به یاد جمع شب هایی که تا صبح از تو می گفتم
هزار و یک شب است اُنس عجیبی با سحر دارم
.
به رغم آنچه می گویند از فقرم به هر مجلس
ببین سرمایه دارم عالمم چون چشم تر دارم
.
چه می گویند از قهر تو زاهدها سر منبر ؟
برای من که از مِهر تو یک دنیا خبر دارم
.
مرا گمنام کن ، گمنام تر از آن غلام ترک
که من از ریشه با مشهور بودن دردسر دارم
.
همان اندازه که ناممکن است از من بِبُرّی دل
محال است از تو حتّی قدر آنی دست بردارم
.
اگر دیدی که من با گریه بستم کوله بارم را
به سویت” یا قتیلُ العّـبْرَه “باز عزم سفر دارم
.
بگو باران تیر آید که من بعد از نجف رفتن
شبیه شیر فضّه در دفاع از تو جگر دارم
.
جزایم را به محشر ، حبس در کرببلا بنویس
که من با دیدن شش گوشه حالی خوب تر دارم
.
.
.
نظرات