اشعار آیینی خیمه...

^ وقتی گناه شهر مرا از تو دور کرد

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 13 شهریور 1398

^ وقتی گناه شهر مرا از تو دور کرد

متن شعر

وقتی گناه شهر مرا از تو دور کرد

***

وقتی گناه شهر مرا از تو دور کرد
باید برات کرب و بلا جفت و جور کرد

.
صد بار عقل از سر من رفت ، چون نسیم
از سوی کربلای تو یک بار عبور کرد

.

چشمی نمانده است تماشا کنم تو را
این دیده را فراق حریم تو کور کرد

.
از لطف مادری است نمک گیرتان شدم
با اشک روضه کام مرا هم که شور کرد …

.
… گاهی ز کوفه گفت ، گهی از مدینه گفت
با قصه های روضه مرا با شعور کرد

.
آباد باد خانه ی آن ذاکری که با
یک یا حسین ، قلب مرا غرق نور کرد

.
دیدم میان هروله از من جوان تر است
پیری که خاطرات حرم را مرور کرد

.
واحد ، زمینه ، روضه و منبر به جای خود
باید تمام مجلستان را به شور کرد

.
” لطفی که کرده ای تو به من مادرم نکرد “
لطفی فرای آنچه سلیمان به مور کرد

.
اصلا دخیل شاه خراسان شویم تا …
… شاید جواز کرب و بلا را صدور کرد
.
ان کنت باکیا لشی ء فابک للحسین
چند جمله مقتل است ، به ذهنم خطور کرد

.
من یک سوال دارم و آن هم چرا دگر
باید که نعل تازه به پای ستور کرد ؟!

.
هر اسب چهار نعل و هر اسب هم دوبار
هشتاد نعل تازه ز جسمت عبور کرد !!!

.
با اشک روضه ، منتقمش را صدا بزن
شاید به حرمت غم عظمی ظهور کرد

.

.

.

محمدجواد شیرازی

.

مرداد 1393

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *