وقت توبیخ نبین زشتی اعمالم را
***
وقت بخشش بنگر کثرت آمالم را
.
با تعمّد دم در ماندم و داخل نشدم
تا که جویا بشوی لحظه ای احوالم را
.
با نظر سوی گناهان خودم ، داد زدم
عفو کن این همه گستاخی و جنجالم را
.
کرمت زود رسید و به طمع افتادم
چشم پوشی بنما دوزخ افعالم را
.
زیر و رو کن دل من را ، خبری در پیش است
خوانده ام قبل نبأ ، سوره ی زلزالم را
.
با تسامُح ، حسناتم دو سه مثقال شود
جلوه ای بخش خدا این دو سه مثقالم را
.
من زمینگیر گناهم ، نجفم را بده زود
تا بمالم به حرم گوشه ای از بالم را
.
پیشکش کرده ام از روز ازل بهر حسین
پدر و مادر و جان و تن و اموالم را
.
باز هم لطف کریمانه ی موسی الکاظم
می دهد روزی پر برکت یک سالم را
.
جان فدایش که غریبانه میان زنجیر
گفت باید چه کنم درد سیه چالم را ؟!
.
رد شود داغ جهان از جلوی چشمانم
تا تکانی بدهم ساق لگدمالم را
.
.
.
محمدجواد شیرازی
.
نظرات