پلكى بگذاريم زمان زود گذشته
پلكى بگذاريم زمان زود گذشته
از كوچه ی ما نامه رسان زود گذشته
.
تازه شب اول شده كو تا شب آخر !؟
تا بر خودت آيى ، رمضان زود گذشته
.
ترسم كه به جايي نرسم باز بمانم
تا من برسم پيك امان زود گذشته
.
آنقدر بيايد رمضان ها كه نباشيم
آنقدر كه عمر همگان زود گذشته
.
اينجا چه مسيرى است كه موسى شده حيران
آن وقت از اين راه شبان زود گذشته
.
پابند شلوغى نشوى ؛ عُجب نگيرى
بُرد آن كه از اين نام و نشان زود گذشته
.
قربان خدايى كه گنهكار خريده
با رحمتش از بار گران زود گذشته
.
ما دير ره توبه گرفتيم ولى او …
از جرم و خطاكاريمان زود گذشته
.
انگار به دنبال بهانه است ببخشد
العفو كه شد ورد زبان زود گذشته
.
او از سر تقصير گنهكار همين كه …
نام على آمد به ميان زود گذشته
.
ما عاشق و ديوانه ی ارباب حسينيم
ارباب من از پير و جوان زود گذشته
.
هركس كه حسينى ست شهادت شده سهمش
هركس كه حسينى ست زجان زود گذشته
.
هر وقت حديث غم عريانى اش آمد
از روضه ی او مرثيه خوان زود گذشته
.
والله گناه همه بر گردن شمر است
خون سر ارباب روى دامن شمر است
.
.
.
محمدجواد پرچمی
.
نظرات