گذشت عمری و لیلای ما نیامد ؛ باز
ز سمت کعبه ی جان ها صدا نیامد باز
.
به دردهای خودم مژده ی دوا دادم
ولی چه سود به دردم دوا نیامد باز
.
میان مردم این شهر بی کس و کارم
غریب مانده ام و آشنا نیامد باز
.
دلش نسوخت برای من زمین خورده
به خاطر دل این بینوا نیامد باز
.
دلم گرفته از این جمعه های بی مهدی
رسید جمعه و آقای ما نیامد باز
.
.
.
نظرات